زندگی یه دختر کوچولو

بانک اس ام اس

فاطمه…بخر دیگه…!
-
کلاس چندمی فاطمه…؟
-
میرم چهارم…اگه نمی خری برم..
-
می خرم ازت صبر کن دوستامم بیان همشو ازت میخریم مامان و بابات کجان فاطمه؟؟

-بابام مرده…مامانمم مریضه…من و داد
(
دوستام همه رسیدند همه ازش لواشک خریدند خیلی خوشحال شده بود…می خندید…از یه طرف دلم سوخت که ما کجاییم و این کجا…از یه طرف هم خوشحال بودم که امشب با دوستام تونستیم دلشو شاد کنیم)
-
فاطمه میذاری ازت یه عکس بگیرم؟
-
باشه فقط ۳ تا !
-
باشه
-
اگه ۵۰۰ تومن بدی مقنعمو هم بر میدارم
-
فاطمههههههههههههههههه…دیگه این حرف و نزن! خیلی ناراحت شدم ازت!
سریع کوله پشتیشو برداشت و رفت…وقتی داشت می رفت.نگاش می کردم …نه به الانش…نه به ظاهرش …به آینده ایی که در انتظار این دختره نگاه میکردم…و ما باید فقط نگاه کنیم…فقط نگاه…فقط نگاه


نظرات شما عزیزان:

sara
ساعت13:46---18 آذر 1391
جالب بود

sara
ساعت13:46---18 آذر 1391
جالب بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت22:6توسط سیروس یاری | |